خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: در پی حمله تروریستی مرگبار روز سه شنبه (۲۲ آوریل / دوم اردیبهشت) در کشمیر تحت حکومت هند، تنشهای دیپلماتیک و امنیتی میان دهلی نو و اسلام آباد به شدت افزایش یافته است. این حمله که در منطقه بایساران در نزدیکی پهلگام رخ داد، منجر به کشته شدن ۲۶ نفر، عمدتاً گردشگران هندی و زخمی شدن بیش از ۲۰ نفر دیگر شد.
پس از این رخداد تروریستی، بیانیهای به نام «جبهه مقاومت» (TRF) منتشر شد که ادعا کرده مسئول این حمله است. برخی معتقدند که این گروه شاخهای از لشکر «طیبه» مستقر در پاکستان است. در این بیانیه، حملات با صدور هزاران مجوز اقامت برای شهروندان هندی مرتبط دانسته شده که به آنها اجازه میدهد در کشمیر زندگی و کار کنند. با این حال، تا کنون صحت این بیانیه تأیید نشده و از طرفی پاکستان هر گونه ارتباطی با این عناصر و اقدام تروریستی را رد کردهاست.
اختلافات این دو همسایه، قدمتی دیرینه دارد و از زمان استقلال هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷، روابط میان این آنها همواره با بیاعتمادی، درگیریهای نظامی و رقابتهای ایدئولوژیک همراه بوده است. مناقشه دیرینه بر سر ایالت جامو و کشمیر، عامل اصلی شکلگیری چهار جنگ، دهها درگیری مرزی، و بحرانهای دیپلماتیک پرشماری بوده است. این رقابت نه تنها ماهیت نظامی، بلکه ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز به خود گرفته و دو کشور را به مسیری پر تنش کشانده است که هرگونه رویداد تحریکآمیز میتواند به یک بحران تمامعیار بدل شود.
در دو دهه گذشته، تنشهایی چون حمله به پارلمان هند در سال ۲۰۰۱، حملات بمبئی در ۲۰۰۸ و درگیریهای مرزی سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ (که به عملیات هوایی و سرنگونی یک جنگنده انجامید) همگی نشان دادهاند که روابط دهلینو و اسلامآباد همواره در لبه بحران حرکت میکنند. این در حالیست که تلاشهای دیپلماتیک دورهای نیز، اغلب با حوادث تروریستی یا تحولات سیاسی در هر یک از کشورها متوقف شدهاند.
در چنین بستری، حمله مرگبار چند روز پیش در منطقه پهلگام، بار دیگر آتش اختلافات را شعلهور ساخت. مقامات هند با اشاره به ارتباط این حمله با گروههای مستقر در پاکستان، موجی از اقدامات تلافیجویانه و تهدیدهای سیاسی را آغاز کردند؛ اقداماتی که از سوی پاکستان بیپاسخ نماند.
سیاست سختگیرانه هند مقابل پاکستان؛ از تعلیق معاهدات تا بازتعریف مرزها
در نخستین ساعات پس از حمله تروریستی در پهلگام، دولت هند موضعی سختگیرانه اتخاذ و بهطور رسمی پاکستان را به حمایت از تروریسم در منطقه کشمیر متهم کرد. وزارت امور خارجه هند با انتشار بیانیهای اعلام کرد شواهد اولیه نشان میدهد عاملان این حمله با گروههایی مرتبط بودهاند که از خاک پاکستان فعالیت میکنند. بلافاصله پس از آن، سفیر پاکستان به وزارت خارجه هند احضار و یادداشت اعتراضی رسمی به وی تسلیم شد.
«نارندرا مودی» نخستوزیر هند در یک سخنرانی تلویزیونی، این حمله را «وحشیانه» توصیف کرد و وعده داد که هند پاسخ قاطع و بیرحمانهای خواهد داد. او با لحنی بیسابقه اعلام کرد که هند نهتنها عاملان حمله، بلکه حامیان پشت پرده آنان را نیز «در هر نقطهای از جهان که باشند» تحت تعقیب قرار خواهد داد. این اظهارات بهوضوح پیامی برای پاکستان داشت که از مدتها پیش در نگاه دهلی نو بهعنوان پناهگاه گروههای شبهنظامی شناخته میشود.
در اقدامی بیسابقه، دولت هند اعلام کرد که تعهدات خود تحت «معاهده آبهای سند» را به حالت تعلیق درمیآورد. این معاهده که از سال ۱۹۶۰ تحت نظارت بانک جهانی اجرا میشد، یکی از معدود نمادهای همکاری پایدار بین دو کشور بود. تعلیق این معاهده بهمنزله تهدیدی استراتژیک علیه پاکستان تلقی شد، چرا که سه رودخانه حیاتی (جهلم، چناب و ایندوس) از هند سرچشمه میگیرند و آب این کشور را تأمین میکنند.
همچنین، هند کلیه روادید صادر شده برای شهروندان پاکستانی را لغو کرد و عبور و مرور در گذرگاه مرزی آتاری–واگه را بهطور کامل متوقف ساخت. دولت دستور داد کلیه مأموران دیپلماتیک و نظامی مستقر در سفارت هند در اسلامآباد خاک پاکستان را ترک کنند. رسانههای هند نیز بهسرعت با لحنی تند علیه اسلامآباد موضع گرفتند و افکار عمومی در داخل کشور نیز خواستار پاسخ نظامی شدند.
پاسخ پاکستان به خشم هند؛ از انکار تا اقدام متقابل
دولت پاکستان بلافاصله پس از انتشار اخبار حمله پهلگام، ضمن ابراز همدردی با خانواده قربانیان، هرگونه نقش در این حادثه را بهطور قاطع رد کرد. وزارت امور خارجه پاکستان با صدور بیانیهای اعلام کرد که اسلامآباد این حمله را محکوم میکند و آن را عملی خلاف ارزشهای انسانی میداند.
در سطح بالاتر، «خواجه آصف» وزیر دفاع پاکستان، در اظهاراتی جنجالی حمله پهلگام را عملیات «پرچم دروغین» (false flag) خواند و مدعی شد که این حمله میتواند طراحی خود هند باشد برای توجیه سرکوب بیشتر در کشمیر یا منحرفکردن افکار عمومی از چالشهای داخلی. این اظهارات با واکنش تند دهلینو مواجه شد و فضای رسانهای دو کشور را به شدت ملتهب کرد.
افزون بر آن، در پاسخ به اقدامات تلافیجویانه هند، دولت پاکستان مجموعهای از اقدامات متقابل را به اجرا گذاشت. در گام نخست، صدور ویزا برای شهروندان هندی متوقف و پروازهای خطوط هوایی هند از حریم هوایی پاکستان منع شد. این تصمیم موجب اختلال در چندین مسیر بینالمللی از هند به اروپا و غرب آسیا شد و نارضایتیهایی در محافل تجاری دو کشور به وجود آورد.
در گامی دیگر که به لحاظ نمادین بسیار مهم بود، پاکستان اعلام کرد که توافقنامه «شیملا» را که یکی از اسناد کلیدی در زمینه مدیریت اختلافات دوجانبه بهشمار میرفت، به حالت تعلیق درمیآورد. این توافق که پس از جنگ ۱۹۷۱ میان دو کشور امضا شده بود، بر حل و فصل مسالمتآمیز مسائل از جمله کشمیر تأکید داشت. لغو ضمنی آن میتواند به معنی کاهش چشمگیر کانالهای دیپلماتیک بین دو کشور تعبیر شود.
در پایان، دولت پاکستان هشدار داد که هرگونه تلاش هند برای تغییر مسیر آب رودخانههای مشترک، بهویژه در چارچوب معاهده آبهای سند، اقدامی خصمانه و تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی پاکستان تلقی خواهد شد. مقامهای ارتش پاکستان نیز از آمادهباش نیروهای خود خبر دادند، گرچه تأکید کردند که خواهان تنش نیستند. با وجود این موضع رسمی، فضای عمومی در پاکستان نیز حالتی دفاعی و در عین حال نگران به خود گرفته است.
پیامدهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی تنشهای جاری
پیامدهای احتمالی تنشهای فزاینده این روزهای هند و پاکستان را میتوان در سه قالب مورد بحث و بررسی قرار داد که عبارتند از پیامدهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی.
۱. پیامدهای دوجانبه (هند – پاکستان)
تنشهای اخیر، روابط شکننده هند و پاکستان را به آستانه گسست کامل رسانده است. تعلیق معاهدات کلیدی مانند «توافقنامه آبهای سند» و «توافقنامه شیملا» به معنای از بین رفتن دو ستون مهم دیپلماسی میانمدت این دو کشور است. همچنین، اخراج دیپلماتها، بستهشدن مرزهای رسمی و لغو ویزاها نشانهای از آغاز یک «جنگ سرد نوین» میان دو همسایه هستهای در جنوب آسیاست. این وضعیت مستقیماً بر تجارت مرزی، همکاریهای فرهنگی، رفتوآمد مردم و حتی رویدادهای ورزشی اثر منفی گذاشته است.
در سطح امنیتی نیز این تنشها ممکن است به درگیریهای پراکنده در امتداد «خط کنترل» (LoC) در کشمیر منجر شود. تجربههای گذشته (مانند بحرانهای ۱۹۹۹ و ۲۰۱۹) نشان دادهاند که افزایش تنشهای کلامی اغلب با افزایش تبادل آتش و عملیات نظامی محدود همراه میشود. اگر چنین روندی ادامه یابد، خطر اشتباهات محاسباتی یا درگیریهای پیشبینینشده افزایش مییابد.
۲. پیامدهای منطقهای (جنوب آسیا)
جنوب آسیا، بهویژه کشورهای همسایه مانند افغانستان، نپال، بنگلادش و سریلانکا، همواره نسبت به بحرانهای هند و پاکستان آسیبپذیر بودهاند. هرگونه بیثباتی در روابط این دو کشور میتواند بر امنیت منطقه، تجارت منطقهای و پروژههایی نظیر «کمربند و جاده» (Belt and Road) چین یا پروژههای انرژی و ترانزیت آسیای میانه تأثیر منفی بگذارد.
از طرفی، فشار بر سازمانهای منطقهای مانند «سارک» (SAARC) نیز بیشتر خواهد شد. این سازمان پیش از این نیز بهدلیل اختلافات هند و پاکستان عملاً نیمهفعال شده بود و اکنون با افزایش تنشها، بهطور کامل در حاشیه قرار خواهد گرفت. رقابت استراتژیک این دو کشور ممکن است کشورهای کوچکتر را نیز مجبور به جانبداری یا وابستگی بیشتر به یکی از قدرتهای بزرگ کند.
۳. پیامدهای بینالمللی تشدید بحران
جامعه بینالمللی، بهویژه قدرتهایی مانند آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا، نگران تشدید درگیری میان دو کشور هستهای هستند. این تنشها نهتنها تهدیدی مستقیم برای ثبات منطقهای، بلکه برای امنیت جهانی تلقی میشوند. ایالات متحده و بریتانیا با صدور بیانیههایی خواستار خویشتنداری شدهاند، و چین نیز با رویکردی محتاطانه از هر دو کشور خواسته اختلافات را از طریق گفتوگو حلوفصل کنند.
افزایش تنشهای نظامی در جنوب آسیا همچنین میتواند بازارهای جهانی را تحتتأثیر قرار دهد، بهویژه در حوزه انرژی، بازارهای مالی آسیا و صنعت بیمه حملونقل. از سوی دیگر، این درگیریها توجه بینالمللی به موضوع کشمیر را مجدداً افزایش داده و ممکن است باعث فشار بیشتر بر شورای امنیت سازمان ملل برای ورود رسمی به این مناقشه تاریخی شود.
سخن پایانی
تحولات روزهای اخیر نشان میدهد که روابط هند و پاکستان بار دیگر در چرخهای تکراری از بحران، بیاعتمادی و تقابل گرفتار شدهاند؛ چرخهای که هر بار با یک حادثه خونین آغاز، با مواضع تند سیاسی تشدید و در نهایت با کاهش ناگهانی سطح روابط دیپلماتیک به بنبست ختم میشود. حمله پهلگام نهتنها یک فاجعه انسانی بود، بلکه جرقهای شد برای به آتش کشیدن بنیانهای معاهدات میاندولتی و گسست آخرین رشتههای مذاکرات رسمی.
در سطح منطقهای نیز تشدید تنشها میان این دو کشور هستهای، خطر سرایت بیثباتی به کل جنوب آسیا را افزایش میدهد. کشورهایی مانند افغانستان، نپال و بنگلادش که بهشدت تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیک شبهقاره قرار دارند، در چنین شرایطی ناچار به بازتعریف سیاستهای خارجی خود خواهند بود. همچنین ازسرگیری رقابتهای امنیتی میتواند پروژههای اقتصادی و همگرایی منطقهای را با خطر جدی مواجه کند.
در نهایت، تا زمانی که یک چارچوب پایدار برای مدیریت بحران میان هند و پاکستان شکل نگیرد و هر دو کشور از موضعگیریهای تنشزای گذشته فاصله نگیرند، هر بحران جدید میتواند آغازی برای فصلی تاریکتر باشد. جامعه جهانی نیز بهجای بیانیههای تکراری باید نقشی فعالتر در تسهیل گفتوگو و بازگرداندن عقلانیت به روابط این دو همسایه ایفا کند؛ چرا که از نگاه ناظران، در جهانی متصل، بیثباتی منطقهای هرگز محدود به مرزها باقی نمیماند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0